سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه بچه مثبت فراری
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
فرض اول یا دوم "2"

دانیال روشنفکر فراری :: شنبه 86/10/15 ساعت 12:0 صبح

فرض دوم : زنی در کار نیست .
اگه زنی در کار نباشه ، عشقی هم در کار نیست .
شکسپیر و حافظ و رومئو و شیرین و فرهاد وِل معطل اند .
اگر روزی زن ها بخوان از این جا برن ، تقریبا همه ی ادبیات و سینما و هنر دنیا
رو باید با خودشون ببرند .اما اگه قرار باشه مردها برند چی ؟
اگه قرار باشه مرد ها از این دنیا گورشون رو گم کنند و برند ، بهت قول میدم
که هر چی جنگ و کشتار و کثافت کاری های دیگه ست رو با خودشون می برند .
دنیا عینهو گوشت خرگوش می مونه . نصف حلال، نصف حرام .
زن نصفه ی حلال دنیاست . هر چی کثافت کاری و گند کاری ست توی مردهاست .
هر کی قبول نداره ورداره آمار رو بخونه .تاریخ رو بخونه . تلویزیون تلویزیون تماشا کنه .
" صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل ( یونیسف ) چند رو زپیش اعلام کرد که
هر دقیقه یک زن به هنگام بارداری و یا در حال زایمان جانِِ خود را از دست می دهد .
بنابراین گزارش از سال 1990 تاکنون ، بشر پیش رفتِ اندکی در زمینه ی جلوگیری از مرگ و
میر مادران داشته است .یونیسف تاکید کرده ست که سالانه 515 هزار نفر از مادران جهان
به دلیل بیماری های ناشی از بارداری و یا زایمان جان خود را از دست می دهند.
این گزارش تاکید مکند که این غیر قابل قبول خواهد بود که زنان بسیاری به دلیل
اقدام اساسی " حیات دادن " بمیرند .
بنابر این گزارش با تعهد سیاسی و اختصاص منابعی به این امر می توان
از اغلب این مرگ ها جلوگیری کرد ."
لعنت به اقدام اساسی ! مرده شو هر چی اقدام اساسی رو ببره !
اگه زن ها نبودند ، اگه تو نبودی ، اگه من نبودم . هیچ کس نبود .
پینوشت : هر چه گفتنی بود در پینوشت مطلب قبلی گفتم
اگه مطلب قبلی رو نخوندی حداقل پینوشتش رو بخون .


نوشته های دیگران()

یه دوست باحال

دانیال روشنفکر فراری :: سه شنبه 86/10/11 ساعت 7:57 عصر

راستی یه دوست باحال پیدا کردم وبلاگش اینه حتما یه سر بزنین به دل من که نشست مطالبش :
http://mohebbejavan.parsiblog.ir

نوشته های دیگران()

فرض اول یا دوم "1"

دانیال روشنفکر فراری :: سه شنبه 86/10/11 ساعت 7:50 عصر

فرض اول ، مرگی در کار نیست .
اگه مرگ نباشه ، آدم ها از بزرگترین خطر و بزرگترین تهدیدِ هستی نجات پیدا میکنند .
آدم ها برای چی از مریضی می ترسند ؟
برای این که بیماری همسایه ی دیوار به دیوار مرگه.
برای چی از تصادف با ماشین می ترسند ؟ برای اینکه در تصادف احتمالِ مرگ زیاده .
برای چی از قبرستون و مرده می ترسند ؟ برای این که قبرستون یعنی خونه ی مرگ .
واسه چی از جنگ واهمه دارند ؟
برای اینکه جنگ اون ها رو یه راست میبره به جایی که اسمش مرگه .
از تهدید ، از زندان ، از شکنجه ، از خون ، از گلوله ریا، از پلیس ، از خشونت برای چی میترسند ؟
برای اینکه همه ی این جاده ها - گیرم بعضی خاکی ، بعضی آسفالت ،
بعضی اتوبان – به جای وحشتناکی می رسند که شما ترسوها و ابله ها
اسمش رو – از سر ناچاری و بی اسمی – گذاشته ید مرگ.
یعنی چون هیچ اسم دیگه ای به عقل ناقص تون نرسیده اسمش رو گذاشته ید مرگ .
اما این مرگ چی هست یا چی نیست ، هیشکی نمی دوه .
تنها کاری که ما میکنیم اینه که تا اونجا که ممکنه ،
تا ان جا که ترس برمون نمی داره ، جلو بریم و بایستیم لبه ی تیز دره ای عمیق .
دره ای خیلی عمیق و تاریکی که فکر می کنیم تهِ اون هیولای مرگ خوابیده 
اما هیچ کدومِ ما حتی نمی تونیم حدس بزنیم که تهِ اون دره چی هست .
پینوشت : اینکه لطفا یه کمی شما هم روشنفکر فکر باشین
منظورم اینه که چراغ فکرتون رو روشن کنین نه اینکه فقط بخونین،
بشینین بحث کنین و بگین مثلا من چرت و پرت میگم یا اینکه درست میگم و
ابعاد دیگه بحث رو بگین راستی فرض دوم در مطلب بعدی میاد به نظرتون چیه ؟
بابا کشکه این حرفا برین خونه تون و

بشینین چایی تونو بخورین نه بنوشین نه قهوه باشه بهتره
 چی میگم بابا همون بهتر که فراری باشم
.


نوشته های دیگران()

جهان : میدون مین

دانیال روشنفکر فراری :: شنبه 86/9/24 ساعت 12:9 صبح

شده عینهو جنگ جهانی دوم .
همه مون داریم تو میدونِ مین زندگی میکنیم .
دائم باید مواظب باشی پاهات روی مین نره .
اگه شانس بیاری و پاهات روی مین نره ،
یه خمپاره که معلوم نیست از کجا شلیک شده ، می آد و می آد و می آد و
وییییییژ می خوره وسط کله ت و تموم. به همین سادگی .
بازم صد رحمت به خمپاره که صدای ویژش می آد ، اون که اصلا صدا نداره .
حتی معلوم نیست از کجا می آد .
از بالا ؟ از پایین ؟ از چپ ؟ از راست ؟ هیشکی نمی دونه .
اگه از عرض خیابونی گذشتی و ماشین زیرت نکرد ،
خیلی خوش حال نشو چون قراره کسی درست اون ورِ خیابون جیبت رو بزنه .
پینوشت : بعضیا انگ زدن به ما که تو داری مطلب سیاسی می نویسی !!!
اولا من رو چه به این کارا ثانیا به اونا ربطی نداره من چه مطلبی می نویسم
فقط بدون مطلبای من سیاسی نیست و 
تماما اجتماعی است به من به تو و به همه ماهای دیگه ربط داره .
راستی فکر کن ببین داریم به چه سمتی پیش میریم ؟
خودمون رو میگم .
پینوشت 2:
راستی
ناگهان چه زود دیر میشود ...
یالطیف


نوشته های دیگران()

آهاااااااااای...

دانیال روشنفکر فراری :: جمعه 86/9/23 ساعت 11:58 عصر

آهای عوضی ها ! آهای با شما هستم ! با شما که هر کدوم تون فکر میکنید
دهن آسمون باز شده و تنها شما از توش پایین افتاده ید .
اگه تا حالا کسی بهِ تون نگفته من میگم که هیچ آشغالی نیستید .
من یکی که براتون و واسه ی کاراتون تره هم خرد نمیکنم .
حیفِ این زمین که زیر پای شماست . حیفِ این زمین که توش دفن تون کنند .
شما رو باید بسوزونند . شما رو باید بسوزونند و خاکسترتون رو بریزند توی دریا .

نوشته های دیگران()

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس خدا
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
یه بچه مثبت فراری
مدیر وبلاگ : جوان فراری[19]
نویسندگان وبلاگ :
نازنین (دختری فراری)[3]
دانشجوی فراری[4]
دانیال روشنفکر فراری[12]

سلام - من یه بچه فراری ام نه اشتباه نکنی ها ‍؛ میگم بچه ام چون قبول دارم هیچی نمی دونم پس بچه ام . میگم فراری ام نه از خونه و خونه واده بلکه از خیلی چیزایی دیگه که بعدا بهت میگم شایدم الان که اینو میخونی گفته باشم ، البته حرفای گفتنی و ناگفتنی زیاده اگه خواستی بقیه درد دلم رو بدونی به اولین مطلبم یه سر بزن . راستی نگفتی دختر فراری یا پسر فراری هستی؟ اصلا فراری هستی یا نه ، اگه نیستی ما رو بخیر و شما رو به سلامت !!! بی خیال . در ضمن این وبلاگ درش رو به همه بازه کافیه بخوای مطلب بنویسی و یا درددلت رو برا بقیه بازگو کنی تو قسمت نظرات یکی از مطالب بگو تا بشی از نویسنده های وبلاگ و هر چیزی خواستی بنویسی البته با رعایت ادب و احترام و دلی پاک ...ببخشید اگه پر حرفی کردم.
Link to Us!

یه بچه مثبت فراری

Hit
مجوع بازدیدها: 39938 بازدید

امروز: 4 بازدید

دیروز: 4 بازدید

Archive


بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

links
خدای که به ما لبخند میزند
~*×* ] پاتوق بچه مُثبتا [ *×*~
اندیشه های کپک زده!!!
آبجی عاطفه

LOGO LISTS




In yahoo

یــــاهـو

My music

Submit mail