سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه بچه مثبت فراری
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
بهترین رنگ

جوان فراری :: چهارشنبه 86/7/18 ساعت 5:38 عصر


بهترین رنگ ها رنگ بیرنگیست؛
رنگ ابر ، رنگ شبنم ، قطره ی آب ، به رنگ روح ...؛
بیرنگی بهتر از این رنگ های بازاریست ...
نظر شما چیه ؟


نوشته های دیگران()

چراغونی دل

جوان فراری :: چهارشنبه 86/7/18 ساعت 5:36 عصر

          
   ای عاشقان ای عاشقان دل را چراغانی کنید                                                                      
                                         ای می فروشان شهر را انگور مهمانی کنید                                            
معشوق من بگشاده در روی گدای خانه اش                                                                      
                                         تا سر کشم من جرعه ای از ساغر و پیمانه اش                                      

 پینوشت : سلام این شعر رو یه جایی دیدم دلم نیومد
تو پستم نزارم قشنگه نه .اگه نیست بگین تا سریع بردارمش.
البته تا حدودی هم این مطلب رو برا دانشجوی فراری نوشتم .
 و امید من فقط به خدایی است که در این نزدیکی است .


نوشته های دیگران()

بمان ! قشنگم بمان! ( برای نازنین دختری فراری )

جوان فراری :: یکشنبه 86/7/8 ساعت 6:57 صبح

پسرک با تعجب پرسید مگر پنجشنبه ها نمی رفتیم پیش بابا .
و دختر جوان پاسخ داد چرا داداشی اما امروز من از همه چی خسته شده ام و می خوام برم پیش بابا .
پسرک دیگر هیچ نگفت مادرش زودتر رفته بود سر کار و اوهم داشت میرفت مدرسه اما گویی خواهرش قصد رفتن به دانشگاه را نداشت می خواست برود پیش بابا .
پسرک خداحافظی ای گفته یا نگفته کیفش را برداشت و در را آنچنان محکم بست که ناگهان دختر جوان به خودش آمد.
- تو هم اگر جای من بودی بابا! همین کار را می کردی .
شهادت به مراتب آسانتر از این زندگی خفت باره . یک بریدن می خواهد از همه چیز و ... بعد پیوستن .
و من مدت هاست که از همه چیز بریدم . فقط مانده است پیوستن که خودم دارم مقدماتش رو مهیا میکنم .
شیشه قرص ها را داخل لیوان آب خالی کرد و شروع کرد به هم زدن .
فرق کار من با شهادت این است که شهادت دعوتنامه می خواهد ولی من سر خود می آیم . شهادت گذرنامه می خواهد و من ... ندارم بابا ! می دانم .
من فقط دارم شناسنامه ام رو پاره می کنم . دارم پناهنده می شوم پناهنده غیر رسمی که به گذرنامه و ویزا فکر نمی کند ...
این طوری نگاه نکن بابا ! پوز خند نزن ! می دانم که خودکشی زشت ترین کار عالم است .
اما از آن زشت تر و تحمل ناپذیر تر ، ادامه این زندگی ست.ادامه مطلب...

نوشته های دیگران()

افسوس

جوان فراری :: یکشنبه 86/7/1 ساعت 1:49 عصر

سلام
ببخشین اینی که می خوام بنویسم الان یه جایی دیدم حیفم اومد ننویسم .
از شخصی پرسیدند: چندسال داری؟
گفت: 20 سال.
بزرگی به او خرده گرفت و گفت: نگو 20 سال دارم، بگو آن 20 سال را دیگر ندارم.
...
خدایا، ما را دریاب که گمگشته دیار خراب آباد دنیاییم.
در ضمن عزیزی سوال کرد ( گویا قبلا فراری بوده ) میشه خاطراتمون رو هم بنویسیم یا مشکلاتی
که موجب فرارمون شد ؟ باید عرض کنم هر چی گفتنی هست بنویس . اینجا اصلا برا همین درست شده .

و امید ما فقط به خداست ...

 


نوشته های دیگران()

بیا یه دقه درد دل کنیم .

جوان فراری :: جمعه 86/6/30 ساعت 2:45 صبح

سلام
اینی که می خونی ادامه مطلبی بر درباره خودم هست ( بابا درباره خودم همونی که سمت چپت خودشو تلپ کرده ) خب قرار بود بقیه ی درد دلمو بنویسم .
نگاه کن دوست عزیز اگه می بینی وبلاگم رو تو پارسی بلاگ زدم فکر نکن مذهبی هستم بخاطر امکانات زیادشه .
اگه میبینی انشاء جملاتم بده دیگه این سبک منه و متاسفانه اگه بخوای با هم باشیم باید تحمل کنی .
اگه میبینی قالبم قشنگ نیست راستشو بخوای من خیلی تو کارای گرافیکی اوستا نیستم .
اگه می بینی بد دهنم بازم ببخش .
راستی این وبلاگ مخصوص همه اونایی که فراری هستن و می خواد بشینه پای درد دله اونا .
البته خانوما مقدم ترن .بگزریم .
خلاصه خاطره ای ، حرفی ، چیزی ، هر چی گفتنی و ناگفتنی هست بگو ، بقول یارو گفتنی هر چه می خواهد دل تنگت بگو .
می خوایم با هم دوست بشیم .
داشتم من به عنوان اولین جوون فراری که قدم گذاشتم تو این وبلاگ درد دلم رو میگفتم .
آخه چرا خیلی ها نمی خواهند بفهمن که نمی دونن و با این ندونستنشون کارا رو خراب نکنن.
من فراری هستم از هر جی بی غیرتیه، از هرچی بی حرمتیه ، از هر چی نفهمیه ، از هر چی آخوند نفهمه
البته مخلص خوباشون هم هستیم ( ولی حیف که بعضیاشون که نمی خواهند بفهمن نمی دونن وجهه کلی همه شون رو خراب کردن )
من فراری ام از هر چی پدر و مادر سختگیر و نادانه ( البته قصد بی ادبی ندارم ) ولی قبول کن که خیلی از این نا دانایی ها کارو به اینجا ختم می کنه که فلانی فرار می کنه بعد میشه دختر فراری
اون یکی میشه پسر فراری البته بازم من فراری ام از اینکه بفهمم تعداد دخترای فراری خیلی بیشتره
خواهرای من وتو - مگه اونا چی کمتر از من وتو دارن . آخه چرا ؟؟
خلاصه من الان می خوام حرف اونا  رو بشنوم .
راستی اگه خواستی درددل کنی تو قسمت نظرات بکن
اگه هم خواستی به عنوان نویسنده حرفات رو بزنی بازم تو نظرات بگو تا بهت بگم چکار کنی .
فعلا.


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس خدا
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
یه بچه مثبت فراری
مدیر وبلاگ : جوان فراری[19]
نویسندگان وبلاگ :
نازنین (دختری فراری)[3]
دانشجوی فراری[4]
دانیال روشنفکر فراری[12]

سلام - من یه بچه فراری ام نه اشتباه نکنی ها ‍؛ میگم بچه ام چون قبول دارم هیچی نمی دونم پس بچه ام . میگم فراری ام نه از خونه و خونه واده بلکه از خیلی چیزایی دیگه که بعدا بهت میگم شایدم الان که اینو میخونی گفته باشم ، البته حرفای گفتنی و ناگفتنی زیاده اگه خواستی بقیه درد دلم رو بدونی به اولین مطلبم یه سر بزن . راستی نگفتی دختر فراری یا پسر فراری هستی؟ اصلا فراری هستی یا نه ، اگه نیستی ما رو بخیر و شما رو به سلامت !!! بی خیال . در ضمن این وبلاگ درش رو به همه بازه کافیه بخوای مطلب بنویسی و یا درددلت رو برا بقیه بازگو کنی تو قسمت نظرات یکی از مطالب بگو تا بشی از نویسنده های وبلاگ و هر چیزی خواستی بنویسی البته با رعایت ادب و احترام و دلی پاک ...ببخشید اگه پر حرفی کردم.
Link to Us!

یه بچه مثبت فراری

Hit
مجوع بازدیدها: 39121 بازدید

امروز: 1 بازدید

دیروز: 3 بازدید

Archive


بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

links
خدای که به ما لبخند میزند
~*×* ] پاتوق بچه مُثبتا [ *×*~
اندیشه های کپک زده!!!
آبجی عاطفه

LOGO LISTS




In yahoo

یــــاهـو

My music

Submit mail